همايونهمايون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

همایون مامان و بابا

17

آفرین پسرم. انقدر قشنگ صلوات میگی اینجوری: الله صل الله وآل ... یا این یکی : رو کف دست کوچولوت انگشت سبابه اون یکی رو میذاری و میگی کلاگ پل ( کلاغ پر خودمون) . شیرین مامان ! تا حالا بچه ای رو ندیدم ه قبل از یک سالگیش تا سه بشماره . خوب شایدم هست تو بچه ها من ندیدم .   داری سعی میکنی یه حرفایی بزنی اولش زبونتو میاری بیرون اون روز عمه مژگان میگفت زبونت بزرگ شده یا دهنت کوچیک.؟!!!      اگه گفتی این چیه ؟ دیگه دوسش نداری . آفرین . پستونکه!!!! شاید ٨ ماه بیشتر نخوردی. آحرین دیگه آخه ماشاالله بزرگ شدی. ...
26 مهر 1390

16

سلام عزیزم . خوبی انشائ الله که همیشه خوب باشی دیروز چقدر پشت سر مامانی ( مامان خودم!!!) گریه کردی عزیزم وقتی تو گزیه کردی منم اشکام سرازیر شد . برای مامان خیلی دلم تنگ میشه خوب خیلیم  تلفنی صحبت میکنیم ولی نمیدونم چرا. ناز مامان دو روزه که صبح که بیدار میشی خودت  از تختت میای رو تخت ما و بعدم میای پایین انقدر به راه رفتنت ادامه میدی تا یه جایی منو ببینی ( معمولا" تو آشپزخونه ام) این خونه خیلی بزرگه اما وقتی خونه خودمون ساخته بشه کوچکتر به نظر میاد .خونه های دوبلکس معمولا" کوچکتر به نظر میان خوب بستگی به متراژ زمین هم داره ( بابا یه پا مهندس شدما!!!) زمین ما کوچیکه فقط ١١٩ متر در حال حاضره ولی بعدا بزرگتر میشه با احتساب ...
13 مهر 1390

16

سلام عزیزم .خوبی انشائ الله که همیشه خوب باشی دیروز چقدر پشت سر مامانی ( مامان خودم!!!) گریه کردی عزیزم وقتی تو گزیه کردی منم اشکام سرازیر شد . برای مامان خیلی دلم تنگ میشه خوب خیلیم تلفنی صحبت میکنیم ولی نمیدونم چرا. ناز مامان دو روزه که صبح که بیدار میشی خودت از تختت میای رو تخت ما و بعدم میای پایین انقدر به راه رفتنت ادامه میدی تا یه جایی منو ببینی ( معمولا" تو آشپزخونه ام) این خونه خیلی بزرگه اما وقتی خونه خودمون ساخته بشه کوچکتر به نظر میاد .خونه های دوبلکس معمولا" کوچکتر به نظر میان خوب بستگی به متراژ زمین هم داره ( بابا یه پا مهندس شدما!!!) زمین ما کوچیکه فقط ١١٩ متر در حال حاضره ولی بعدا بزرگتر میشه با احتساب مقادیری که از دو ...
13 مهر 1390

15

سلام عزیزم همایون جون . همه ضعف میکنن از سلام کردن قشنگت . کوچولوی مامان اگه یک موقع هایی نتونستم اونجوری که میخواهی درکت کنم متاسفم . عزیزم در زندگی همه مامانای کارمند یه همچین موقعیتهایی هست گاهی که شیر درونمون از فرط خستگی و مسایل سرکار و زندگی بیدار شده و موقعی تازه متوجه اطراف خودمون میشیم که کوچولومون با چشمهایی پر از اشک آویزان پاهامون شد، تازه یادمون می آید که این بچه مونه . همون موجود کوچکی که از همه دنیا بیشتر دوستش داریم . شیر درونمون جایش را به یک مادر خسته میدهد تا او را بغل کنیم و همراهش گریه کنیم و قربان صدقه اش برویم تا شاید ببخشد و فراموش کند.  عزیزم . همیشه خوب باش.قربونت بشم .مامانت
11 مهر 1390

15

سلام عزیزم همایون جون . همه ضعف میکنن از سلام کردن قشنگت . کوچولوی مامان اگه یک موقع هایی نتونستم اونجوری که میخواهی درکت کنم متاسفم . عزیزم در زندگی همه مامانای کارمند یه همچین موقعیتهایی هست گاهی که شیر درونمون از فرط خستگی و مسایل سرکار و زندگی بیدار شده و موقعی تازه متوجه اطراف خودمون میشیم که کوچولومون با چشمهایی پر از اشک آویزان پاهامون شد، تازه یادمون می آید که این بچهمونه . همون موجود کوچکی که از همه دنیا بیشتر دوستش داریم . شیر درونمون جایش را به یک مادر خسته میدهد تا او را بغل کنیم و همراهش گریه کنیم و قربان صدقه اش برویم تا شاید ببخشد و فراموش کند. عزیزم . همیشه خوب باش.قربونت بشم .مامانت
11 مهر 1390
1